شناخت اختلال اضطراب جدایی و روشهای مقابله با آن
یکی از شایعترین مشکلات کودکان در ابتدای ورود به حوزهی تحصیلی، اختلال اضطراب جدایی میباشد، بهطوریکه ترس جدا شدن از والدین ممکن است تأثیر مخرب در زندگی و سرنوشت شخص داشته باشد. اختلال اضطرابی بهطور عمده در دوران کودکی رخ میدهد و در ادامه ممکن است سبب مکتبگریزی و ترس از مدرسه در سنین مدرسه، عدم توانایی به مهاجرت و اقامت در شهر دیگر جهت تحصیلات دانشگاهی در دورهی جوانی و پیامدهای مترتب بر آن، بعضی از شکستها و ناکامیها در سنین ازدواج که مستلزم رفتن به خانهی بخت است، شود که همگی گاهی ریشه در اضطراب جدایی دارند.
مهار یا مراقبت بیش از حد والدین این پیام را بـه کودک القا میکند که او از موقعیتهای چالش آفرین (تـعارضی) ناتوان است و به این ترتیب احساس عدم امنیت و اضطراب او را تشدید میکند. اختلالات اضطراب کودکی تأثیر منفی در چندین حیطه از عملکرد کودک دارد که شامل کارهای تحصیلی، سازگاری اجتماعی و روابط همسالان است. شاید دردناکترین نوع اضطراب جدایی مربوط به پدیدهی مرگ یعنی جدایی از دنیا و تمام تعلقات رنگارنگ زندگی است که معمولاً در سنین کهنسالی و گاهی نیز زودتر یعنی در سنین جوانی و میانسالی به سراغ شخص آمده و موجب پریشانی و افسردگی آزاردهنده و عوارض دیگر میشود.
اضطراب جدایی در نوجوانان و دانشآموزان بهطور قابل توجهی با فعالیتهای روزانه و وظایف آنها تداخل دارد.
همچنین کودکان مبتلا به این اختلال که رفتارهای چسبندگی و اجتناب زیادی دارند، اغلب رفتارهای مخالفتجویی نیز نشان میدهند. چنین رفتارهایی باعث بروز مشکل در عملکرد خانواده میشود و در بسیاری از مواقع والدین برای جلوگیری از رفتارهای مخالفتجویی و پرخاشگری، اجازه اجتناب از موقعیتهای برانگیزاننده اضطراب را به کودک خود میدهند که به نوبه خود باعث تقویت رفتارهای مخرّب و نامناسب کودک میشود.
اختلال اضطراب جدایی بیشتردر اثر استرسهای محیطی شدید و در خانواده شکل میگیرد. استرسهایی همچون فقدان یا مرگ اعضای خانواده، حیوان خانگی، بیماری فرد یا خویشاوندان مورد دلبستگی فرد، تغییر مدرسه یا منزل، اتفاقات ناگوار زندگی و یا طلاق والدین.
مکانیسم آرمیدگی در کاهش اضطراب بهعنوان مجموعهای از پاسخهای پیچیده از جمله پاسخهای حرکتی، احشایی، تجربی و رفتار کلامی است. رفتار حرکتی شامل عملکرد عضلات اسکلتی است. پاسخ احشایی شامل تنفس، درجه حرارت و تنش عضلانی است.
دو بعد رفتار مادر، که شامل «گرمی یا حساس بودن نسبت به فرزندان» و «پاسخدهی با ثبات» موجب تسهیل در ایجاد احساس کنترل فرزندان و کاهش اضطراب آنان میشود. شخصیت مادر بر اضطراب جدایی کودک تأثیرگذار است.
دو بعد رفتار مادر، یعنی 1 - حساس بودن نسبت به فرزندان و2 – پاسخدهی بیثبات سبب افزایش اضطراب در کودک میشود.
محافظت مفرط از کودکان در مقابل خطرات قابل انتظار یا با مبالغه در مورد خطرات، مضطرب شدن را به آنان میآموزد و این عاملی است که در بروز اختلال اضطراب جدایی نیز مطرح میباشد.
راهحل:
- از جمله عوامل مهم در روند درمان اضطراب جدایی کودکان، نحوه تعامل والدین و دیگراعضای خانواده است که بر نتیجه درمان کودک اثرگذار است. در این رویکرد والدین و خواهر و برادران کودک با اضطراب جدایی میتوانند با یادگیری برخی اصول صحیح رفتار با این کودکان به اصلاح الگوهای رفتاری نادرست آنها کمک کنند.
- درصورتیکه والدین دارای هر نوع مسئله روانشناختی از جمله افسردگی، اضطراب یا موارد دیگر هستند لازم است که آنها نیز تحت درمان قرار گیرند؛ زیرا والدین نزدیکترین الگو برای فرزند خود هستند بنابراین سلامت روان آنها نیز از اهمیت زیادی برخوردار اسـت.
- با کودک خود در مواجهه با شرایط اضطرابی ابراز همدلی کنید و دربارهی شرایط دشواری که برای او پیش میآید نظر خود را بدهید.
- از راه تماس چشمی، گوش سپردن به کلام فرد، توجه بی قید و شرط و کمک صمیمانه در بیان احساسات اعتماد ایجاد شود.
- اعتماد به نفس برای غلبه بر ترسها و نگرانیها افزایش یابد.
- با آموزش تکنیکهای آرامش برای کاهش اضطراب به کودکان برای صحبت کردن در مورد نگرانیهای خود به منظور کاهش آنها کمک شود.